ازدواج سفید به این معناست که زن و مرد بدون ازدواج رسمی و انجام تشریفات قانونی و شرعی زیر یک سقف با یکدیگر زندگی کنند. چنین پیوندی نه در دستۀ ازدواج دائم قرار میگیرد و نه موقت. گفتنی است که این نوع پیوند هیچ نوع چارچوب قانونی یا شرعی و عرفی ندارد.
در ازدواج سفید زن و مرد بدون ثبت رسمی با یکدیگر زندگی میکنند. در این ازدواج هیچ کدام از طرفین در مقابل دیگری تعهد قانونی یا شرعی ندارد و نمیتواند ادعای حق و حقوق داشته باشد. از این رو این ازدواج غیرقانونی، غیر رسمی و خلاف آداب حاکم بر جامعه است. وقتی پیوندی بدون به ثبت رساندن شکل میگیرد احتمال تبعات منفی اجتماعی و ناهنجاریهای اخلاقی آن کم نخواهد بود.
تبعات ازدواج سفید چیست؟
چنین ازدواجی نیازهای جنسی و عاطفی را ارضا میکند و دو طرف از نظر اقتصادی حقوق یکسانی دارند؛ اما چون هیچ نوع ارزش یا حمایت قانونیای برای این ازدواج قائل نشده تبعات اجتماعی آن اجتنابناپذیر است. برخی از این تبعات منفی به شرح زیر است:
- در قانون این رابطه زنا است و فرزند حاصل از این رابطه مشروعیت قانونی ندارد؛ چراکه نمیتوان نسبت فرزندی او با پدرش را ثابت کرد. در واقع بیشترین لطمه را فرزندان این نوع روابط میخورند چون آیندۀ مبهمی دارند.
- بارداریهای ناخواسته و عوارض بهداشتی که پس از سقط جنین غیرقانونی برای زن ایجاد میشود از دیگر مشکلات این ازدواج است.
- در چنین ازدواجهایی چون طرفین تعهدی به یکدیگر ندارند هرآن احتمال دارد که یک کدامشان از شرایط موجود اظهار نارضایتی کند و به راحتی از رابطه بیرون بیاید. تبعات شکست عاطفی و روحی این رابطه بسیار زیاد و جدی است.
- چون از نظر قانونی این رابطه جرم است فرد همواره اضطراب و تشویش را در وجودش حس میکند و نمیتواند آرامشی را که یک ازدواج قانونی با خود به همراه دارد داشته باشد.
- خانواده و اطرافیان این ازدواج را همچون یک ازدواج قانونی نمیپذیرند و پسر و دختر حمایت لازم را از آنها نمیبینند. این مسئله میتواند تأثیرات مادی و معنوی زیادی در زندگی دختر و پسر بگذارد.
- حضانت فرزندان حاصل از این روابط معمولاً برعهدۀ زن است و زن چه از نظر مالی و چه معنوی شکستخورده و بلاتکلیف میشود.
مهمترین علل گرایش به ازدواج سفید
میتوان گفت که در ایران میزان گسترش ازدواج سفید در مقایسه با دیگر کشورها بسیار کمتر است. اما با توجه به اهمیت بسیار زیاد جایگاه خانواده در کشور، این میزان از گرایشات به ازدواج سفید خطرساز و زیانآور است و میبایست این مشکل را با راهکارهای اساسی ریشهیابی و برطرف کرد. در اینجا به بخشی از علل عمدۀ گسترش این پدیده میپردازیم.
مشکلات اقتصادی
هزینهها و درآمد مردم ایران این روزها با هم تناسبی ندارد و بیشتر خانوادهها با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکنند. جوانان هم با مشکلات اقتصادی زیادی از قبیل بیکاری، هزینههای مسکن و امرارمعاش سروکار دارند. در این حین فراهم کردن شرایط ازدواج رسمی کاری بسیار سخت و حتی غیرممکن است. از این رو ترجیح میدهند برای برطرف کردن نیازهای جنسی و عاطفی خود به ازدواج سفید روی بیاورند تا نیازی به تعهد رسمی و قبول مسئولیت نباشد و مجبور نشوند هزینههای سنگین برای شروع زندگی مشترکشان پرداخت کنند.
افزایش سن ازدواج در ایران
یکی از علتهای افزایش سن ازدواج در ایران افزایش اهمیت تحصیل است. دختران و پسران سالهای زیادی از عمر خود را به تحصیل میگذرانند و پس از آن تا بخواهند وارد بازار کار شوند و مهارتهای زندگی را بیاموزند سنشان بالا میرود. این است که به طور کلی سن ازدواج جوانان ایرانی بالا رفته است و افراد تمایل دارند که زندگی بدون تعهدی با جنس مخالف تشکیل دهند. شاید بشود گفت که اگر ازدواج در سن مناسب خود صورت بگیرد بسیاری از انحرافات و روابط خارج از عرف ریشهکن شوند. در کل بحث افزایش سن ازدواج به یکی دو عامل وابسته نیست و عوامل متعددی در این زمینه مؤثرند که باید در این خصوص راهحل مناسب اندیشیده شود.
افزایش آمار طلاق
این روزها هرکس به اطراف خود نگاه کند یک یا چند نمونه ازدواج ناموفق میبیند. این مسئله بهمرور موجب بدبینی جوانها به مسئلۀ ازدواج شده است. شکست در ازدواج و پیامدهای منفی آن باعث میشود نفس ازدواج کار پرخطری تلقی شود. از این رو بسیاری از افراد ترجیح میدهند به جای متعهد شدن به رابطه، در انتخاب آن رابطه و ادامه ندادن آن بدون محدودیت عمل کنند و پیامدهای طلاق را تجربه نکنند.
آزمودن طرف مقابل
افرادی که به ازدواج سفید روی میآورند یکی از علتهای این گرایش را آزمودن طرف مقابل میدانند. آنها اذعان دارند که زندگی زیر یک سقف میتواند کمکشان کند که از انتخابشان مطمئن شوند و آنگاه که دانستند شریک مناسبی انتخاب کردهاند ازدواج رسمی خواهند کرد. آنها بر این عقیدهاند که اگر در میانۀ راه ازدواج سفید متوجه شدند که زوج مناسبی نیستند میتوانند به راحتی رابطه را برهم بزنند و مشکلات قانونی طلاق را هم نداشته باشند.
بیاعتقادی به مسئلۀ ازدواج
متأسفانه بستر مناسبی برای پاسخگویی به جوانان در خصوص اهمیت ازدواج وجود ندارد. از این رو جوانان عمل ازدواج را امری بیهوده میپندارند و ترجیح میدهند به جای تشکیل خانواده علت ازدواج را همان برطرف کردن نیاز عاطفی و جنسی ببینند و در عوض پذیرش بار مسئولیت زندگی، این دو نیاز را با ازدواج سفید برطرف کنند. مسئلۀ شرع و عرف و آداب و رسوم کشور هرگز برای این افراد به درستی تعریف نشده و اگر هم شده ترجیح دادهاند راه آسانتر اما ناامنتر را انتخاب کنند.
تفاوتهای ازدواج سفید با ازدواج رسمی
اگر بخواهیم این دو نوع رابطه را با هم مقایسه کنیم باید ابتدا به سلامت روابط اشاره کنیم. در ازدواج سفید میزان اطمینان از سلامت جنسی و جسمی در مقایسه با ازدواج رسمی بسیار کمتر است. بسیاری از مواقع طرفین ازدواج سفید از یکدیگر شناخت کافی ندارند و در حین رابطه دچار مخاطرات و بیماریهای مقاربتی میشوند.
این ازدواج مرزبندی روابط وجود ندارد در حالی که در ازدواج رسمی تعهدات و مسئولیتها و تکالیف و حقوق طرفین کاملاً مشخص است. رعایت این نکات در ازدواج رسمی استحکام و انسجام پیوند زناشویی را افزایش میدهد.
در ازدواج رسمی دو طرف با هم اهداف مشترک میسازند و برای این هدفها چه اقتصادی چه فرهنگی تلاش میکنند و لذت پیروزی را باهم به دست میآورند در صورتی که در ازدواج سفید چنین اهداف مشترکی وجود ندارد و هرکس بیشتر به منافع خودش میاندیشد.
تمامی این نکات و بسیاری از نکات حقوقی و شرعی دیگر ازدواج رسمی در ذهن انسان میتواند امنیت ایجاد کند و رضایت او از زندگی را افزایش دهد. در حالی که اضطراب مداوم و حس ناامنی کیفیت زندگی شخص را کاهش میدهد. اوضاع جامعه باید به سمتی سوق پیدا کند که شرایط ازدواج رسمی برای همه فراهم شود و کسی مجبور به داشتن رابطۀ آزاد و بیتعهد و ازدواج سفید نشود.