عقد چیست ؟ در علم حقوق منظور از عبارت عقد، عقود معین آن دسته از عقدههایی است که در قانون مدنی چگونگی آنها ذکر شده است همانند عقد بیع، عقد اجاره، عقد رهن، عقد وکالت و همچنین عقد مضاربه میباشد. افراد همواره در طول زندگی به انجام اموری میپردازند که در قانون مدنی به عنوان عقد و قرارداد شناخته میشود. یعنی هنگامی که دو نفر توافق میکنند که عمل حقوقی را انجام دهند یا نسبت به انجام کاری تعهد مینمایند سعی در انعقاد عقد و یا قرارداد دارند.
عقد چیست؟
در ماده 183 قانون مدنی در خصوص موضوع تعریف عقد گفته میشود که: «عقد عبارت است از اینکه، یک شخص یا چند نفر در مقابل یک یا چند فرد دیگر تعهد به امری میکنند و آن تعهد مورد قبول آنها قرار گیرد.»
برای درک بهتر ماده 183 قانون مدنی نیاز به تحلیل آن داریم. در واقع تعهد مصدر باب تفعل است. این عبارت از واژه عهد برگرفته شده است، که در لغت به معنای برعهده گرفتن، پیمان بستن میباشد. جدای از تعریف لغوی این واژه، از حیث اطلاعاتی این عبارت به معنای این است که رابطه حقوقی بین طرفین عقد ایجاد شده است، که شخصی در برابر دیگری ملزم به امری اعم از فعل یا ترک فعل میگردد. البته این موضوع به این معنا نیست که تعهد تنها ناشی از عقد است. ممکن است تعهد ناشی از الزامات خارجی بوده باشد، بنابراین دین ناشی از عقد را تعهد مینامند.
طبق قانون مدنی اسباب ایجاد تعهد به دو دسته تقسیم شدهاند:
الف – تعهدات ناشی از قرارداد که در مواد 183 تا 300 قانون مدنی به آن پرداخته شده است.
ب – تعهدات ناشی از الزامات خارج از قرارداد که در مواد 301 تا 337 قانون مدنی به آن پرداخته شده است.
انواع عقد بر حسب اثر حقوقی
یکی از تقسیمات که نسبت به مصادیق عقد انجام دادهاند بر حسب اثر حقوقی است که به جای میگذارد. در همین راستا به تشریح این موضوع میپردازیم:
عقود تملیکی
عقد تملیکی عقدی است که انتقال مال از سوی طرفین در آن صورت میگیرد، به عبارتی عقدی است که هر یک از طرفین در ازای چیزی که میدهد، چیز دیگری دریافت میکند. عقدهایی چون بیع، اجاره، معاوضه، وصیت تملیکی و قرض مثالهایی از عقود تملیکی میباشند.
عقود عهدی
عقود عهدی به آن دسته از عقودی گفته میشود که به موجب آن یکی از طرفین متعهد به انجام کاری میگردد. عقودی چون ضمان، کفالت، حواله، نامزدی و تبدیل عهد از جمله این موارد هستند.
عقود اذنی
سومین مورد از این تقسیمبندی عقود اذنی میباشد. عقود اذنی در واقع به عقدهایی گفته میشود که در آنها تعهد و الزام وجود ندارد؛ بلکه بقای آنها ملزم به وجود اذن است و با برداشته شدن اذن آن عقد نیز فسخ میشود. در این عقود تحقق و قوام بسته به اذن و رضایت است. عقدهایی چون ودیعه، عاریه، وکالت و مضاربه از این قبیل عقود میباشند.
تفاوت عقد و قرارداد به چه صورت است؟
برای بیان تفاوت میان عقد و قرارداد ابتدا باید تفکیکی میان عقدهای معین و غیرمعین قراردهیم. زیرا موضوع اصلی عقد و قرارداد، عقود معین و غیر معین میباشد که این تفکیک هم از این همین جا به وجود میآید.
عقد و قرارداد در زبان غیرتخصصی یک معنا دارند، ولی در علوم حقوق منظور از اصطلاح عقد، عقود معین یعنی آن دسته از عقودی که در قانون مدنی چگونگی آنها ذکر شده است همچون عقد بیع، عقد رهن، عقد وکالت، استعمال میشود در حالی که قرارداد در صورتی معتبر است که مخالف نظم عمومی همچون اخلاق حسنه و قانون آمره نباشد. بیان تعریف کامل از نظم عمومی بسیار دشوار میباشد اما به صورت کلی نظم عمومی عبارت است از مجموعه تأسیسات حقوقی و قوانین وابسته به جریان لازم، امور مربوط به کشور و اخلاق روابط مردم که اراده افراد جامعه در خلاف جهت آنها بدون تأثیر باشد.
بنابراین به صورت آشکار نظم عمومی با منافع و مصالح جامعه مرتبط بوده و طبیعت آن به صورتی است که همه افراد باید آن را محترم شمرده و تجاوز به آن غیرممکن باشد.
ارکان یک تعهد
وجه مشترک عقود و قراردادها تعهد به شمار میرود که دارای سه رکن اساسی میباشد که در ادامه به شرح آن میپردازیم.
طرفین تعهد
طرفین تعهد در واقع میتوانند دو یا چند شخص حقوقی و حقیقی باشند. بنابراین برای بیان تعهد وجود شخص طلبکار یا متعهدله و شخص متعهد یا مدیون ضروری میباشد. البته به این نکته توجه داشته باشید که ممکن است استثنائاً برخی از تعهداتی ایجاد شوند که متعهدله مشخصی داشته باشند، همچون جعاله عام و یا بیمه عمر که امکان دارد ذینفع آن در حین انعقاد عقد معدوم باشد.
موضوع تعهد
موضوع تعهد در واقع یعنی امکان دارد که فعل، مادی باشد همچون تعهد به ساخت آپارتمان با حقوقی مثل تعهد به فروش با اسقاط حق یا ترک فعل باشد. این موضوع نیز ممکن است که همچون فعل، مادی به مانند تعهد به عدم اشتغال و به شغل پر سروصدا یا حقوقی همچون تعهد به عدم انتقال عین مستأجره باشد. لذا موضوع تعهد باید معلوم و معین باشد.
رابطه حقوقی
در طی رابطه حقوقی متعهدله میتواند الزام متعهد را به ایفای تعهد خود درخواست نماید. دلیل تکیه بر حقوقی بودن رابطه دینی آن میباشد که به صورت معمول دین همراه با ضمانت اجرایی بوده، که مطابق با آن طلبکار حق رجوع به دادگاه یا سایر مقامات عمومی را برای اجبار مدیون میدهد. همین ضمانت اجرا تفاوت میان دیون حقوقی از تعهدات اخلاقی میباشد.